دوستداشتنیترین قهرمانی که میشناسیم, گاهی باور نمیکنیم, این صورت بچهگانه, با آن لبخند همیشگی همان کسی باشد که آهن سرد و خشن در مقابلش تعظیم میکند.
برای دوست داشتن حسین رضازاده آنقدر بهانه وجود دارد که حتی از محبوبترین فوتبالیستها و شیکپوشترین هنرپیشهها محبوبتر باشد. وقتی پیشنهاد میلیاردی ترکها را رد کرد و نعیم سلیمان اوغلوی دوم نشد, زمانی که در سیدنی بالاتر از همه با ارزشترین طلای المپیک را به دست آورد, وقتی در آتن رستم ایران مردم یونان را مجبور کرد هرکول خود را فراموش کنند, وقتی ... افتخار کردیم و افتخار میکنیم حاج حسین که در اردو تیم ملی «حاجی» خطاب میشود, به تنهایی سمبل استان اردبیل است چون مانند سبلان محکم است و قدرتمند, چون عسل شیرین و ....
صحبت با رضازاده یا بهتر بگوییم قویترین مرد جهان, همیشه جذاب است. شما هم با ما در این لذت سهیم باشید.
میتوانیم اینطور شروع کنیم, گرایش شما به ورزش به چه زمانی برمیگردد؟
سال 72, 15 ساله بودم و کلاس سوم راهنمایی را پشتسر میگذاشتم. معلم ورزشم رشته وزنهبرداری را به من معرفی کرد. ایشان خودشان وزنهبردار بودند. به هرحال این طوری شدم وزنهبردار. هرچه تمرین میکردم از این ورزش بیشتر خوشم میآمد و همین طور ادامه دادم.
اما ماجرای وزنهبرداری شما روایتهای بسیار زیادی دارد و نمیتواند به همین سادگی باشد؟
چرا, دقیقاً به همین سادگی است. خودم هم حرفهای زیادی در مورد وزنهبردار شدنم شنیدهام, همان طور که گفتم به همین سادگی وزنهبردار شدم.
قبل از وزنهبرداری چه ورزشی انجام میدادید؟
در کوچه و خیابان با دوستانم فوتبال بازی میکردیم. خیلی هم لذتبخش بود. دوران بچهگیشاید بهترین دوران زندگی من باشد.
چقدر اولین قهرمانی در تصمیمتان برای ادامه مسیر مهم بود؟
خیلی, به هرحال من نوجوان بودم و میخواستم موفق باشم. هیچ کس از شکست خوشش نمیآید اما پیروزیها انگیزههای ادامه کار هستند. هرچه به قهرمانی نزدیک میشدم تمرینات را بیشتر میکردم تا به تیم ملی دعوت شوم. قهرمانی نوجوانان ایران خیلی در ادامه کار تاثیرگذار بود و باعث شد تا کار را جدیتر ادامه دهم و من را به اینجا رساند که رکورددار جهان باشم.
چقدر از سوی خانواده حمایت میشوید؟
پدر و مادرم واقعاً برایم سنگ تمام گذاشتند و از همه لحاظ حمایتم کردند. در آن زمان که کم سن و سال بودم آنها با حمایتهای خود به ادامه کار امیدوارم میکردند.
عجیبترین خاطرهای که از شهرت دارید چیست؟
هر روز زندگی من یک خاطره است و نمیتوانم عجیبترین خاطره را تعریف کنم. اما شنیدن اینکه یک نفر شبیه من 650 میلیون تومان کلاهبرداری کردهباشد واقعاً برایم غیرقابل تصور بود.
واقعاً خبر عجیبی بود شما طلای المپیک را بردید, 100میلیون گرفتید اما یک نفر با اسم شما 650 میلیون کلاهبرداری کرد؟
برای من اعتبار از پول مهمتر است. او با اعتبار من بازی کرد. از مردم تقاضا دارم اگر کسی بگوید من فامیل, دوست و حتی برادر رضازاده هستم باور نکنند. مردم همیشه به من لطف دارند اما نمیخواهم شرمنده آنها باشم. حتی میگویم اگر کسی چاق بود و شباهت به من داشت باور نکنید.
کلاهبردار را دیدید؟
نه ندیدم. اما مطمئن هستم قانون او را به این سادگیها رها نمیکند.
شنیدیم برای دیدن یک بچه به شمال رفتید, چرا این کار را کردید؟
چرا وقتی من و امثال من موفق میشوند, مردم ما را شرمنده میکنند. ما هم باید یک جوری جبران کنیم, چون متعلق به این مردم هستیم. پدر دختری هشت نه ساله اصرار داشت که دخترش میخواهد مرا ببیند و من هم وظیفه خودم دانستم این کار را بکنم و به خاطر او به یکی از مناطق شمال کشور رفتم.
چند درصد از افراد معروف ایران این کار را میکنند؟
بدون تعارف بگویم ما بدون مردم هیچ چیز نیستیم. مگر میشود کسی به همنوع خود کمک نکند. اگر ما معروف هستیم به خاطر همین مردم است.
اولین باری که حس کردید معروف شدید و بیرون از خانه شما را میشناسند یادتان هست؟
بعد از قهرمانی جوانان جهان در سال 78 بود. پس از آن قهرمان المپیک سیدنی شدم و از آن زمان کل ایران مرا شناختند و احساس کردم معروف شدم. معمولاً کسانی که مدال المپیک را میگیرند, قهرمانان ملی کشورشان میشوند.
چقدر شهرت به شما آزار رسانده؟
بیشتر از آزار, لطف داشته است. اما بعضی وقتها وقتی کسی را اتفاقی نمیبینم و سلام نمیدهم میگویند خودش را میگیرد. ولی واقعاً من آن کس را ندیدهام! این حرفها آزاردهنده است. در مجموع مردم به من لطف دارند.
بدون دغدغهمیتوانید در خیابان راه بروید؟
نه, در این صورت هم من اذیت میشوم و هم مردم چون امتحان کردم و آزارهایش را دیدهام.
چقدر مردم از شما کمک مالی میخواهند؟
من درآمد زیادی ندارم و از ورزش مخارجم را در میآورم. اما تا حدی که بتوانم به مردم کمک میکنم این را وظیفه خودم میدانم.
دوران مدرسه به خاطر شیطنت, تنبیه یا از کلاس اخراج شدهاید؟
کم و بیش شلوغ میکردیم, اما نه تا آن حد که به تنبیه یا اخراج از کلاس برسد.
از پدرتان چطور پول میگرفتید؟
روزانه پول توجیبی میداد. فکر میکنم 100 تومان بود که طی روز آن را خرج میکردم.
پدرتان چه کاره بود؟
راننده اتومبیلهای سنگین و اکنون هم کار آزاد دارد. ما 2 برادر و 5 خواهر هستیم وخانوادهای پرجمعیت.
چقدر در خانه احساس رفاه میکردید؟
پدرم رفاه را تامین میکرد, اما در حد معمولی و مانند خانوادههای سرمایهدار نبودیم. از شرایط معمولی برخوردار بودیم. از 14 سالگی هم ورزش را دنبال کردم و همیشه پدرم حامی من بوده است و هر مشکلی وجود داشت ایشان کمک میکردند.
از چه سنی از نظر مالی مستقل شدید؟
فکر میکنم در 19 سالگی با یک تیم لیگی قرارداد امضا کردم و از نظر مالی مستقل شدم.
چه سالی به تیم ملی دعوت شدید؟
سال 73 به تیم ملی جوانان دعوت شدم. به مسابقات نوجوانان آسیا اعزام شدم و در چین طلا گرفتم.
اولین رکوردتان در اولین قهرمانی یادتان هست؟
بله, سال 72 در مسابقات استانی اول شدم. یک ماه بود وزنهبرداری را شروع کرده بودم. رکوردم در یک ضرب 50 کیلو بودم در دو ضرب 70 کیلو. آن زمان فکر میکنم 13 یا 14 سالم بود.
چه زمانی رکورد جهان را شکستید؟
در مسابقات آسیایی بوسان رکورد جهان را شکستم. آن روزها من 19 ساله بودم. سال بعد از آن و در سن 20 سالگی در مسابقات بزرگسالان جهان با 206کیلوگرم در مجموع قهرمان شدم.
به غیر از ورزش چه شغلی دارید؟
شرکت بیمه دایر کردم و 20 نمایندگی دارم. همه نوع بیمهای در این شرکت انجام میدهم اما عمدهترین کار ما بیمه اتومبیل است و فکر میکنم روزی حداقل 20 بیمهگذار را سرویس میدهیم. البته هنوز این شرکت در استان اردبیل و استانهای اطراف است و میخواهم در کل ایران آن را توسعه دهم. به مردم هم توصیه میکنم بیمه شرکت رضازاده شوند زیرا تسهیلات خوبی خواهیم داشت و رقیب سایر شرکتهای بیمه خواهیم شد.
در شرکت بیمهتان روزی چقدر درآمد دارید؟
100 تا 150 کارمند دارم و از ابتدا هم به خاطر اشتغالزایی این شرکت را راهاندازی کردم. درحال حاضر درآمد در این شرکت برایم مهم نیست اما درآینده به دنبال درآمدزایی هستم. در صورت توسعه شرکت بیمهام درآمد هم برایم مهم خواهد بود.
چطور به نمایندگیهایتان مجوز میدهید؟
مسوول نمایندگی شرکت باید لیسانس داشته باشد و سپس در کلاس توجیهی حضور پیدا کند و پس از کارشناسی و ارایه مدارک موردنیاز به او نمایندگی میدهیم.
در استان اردبیل شرکت شما جا افتاده است؟
بیشتر از آنکه تصور میکردم جا افتاده است و مطمئن هستم که روز به روز بهتر هم میشود.
کی قصد گسترش بیمهتان را دارید؟
بعد از دوران ورزشیام. البته مسوولین هم به من کمک میکنند. از کمکهای دکتر آسوده که تا به امروز کمک کردهاند تشکر میکنم.
تا به حال آرزویی در زندگیتان داشتهاید که به آن نرسید و حسرت آن آرزو را بخورید؟
تا به حال به هر چه میخواستم رسیدهام. اما از خدا سومین طلای المپیک را میخواهم.
المپیک آتن برای شما جذابتر بود یا سیدنی؟
هر دو جذابیتهای خاص خودش را داشت اما سیدنی اولین طلای المپیک من بود و جذابیت زیادی برایم داشت. اما در آتن وظیفهام سختتر بود چون کاروان ایران هنوز طلا نگرفته بود و همه از من توقع داشتند.
در کشور هرکول, طلای سنگینترین ورزش جهان را گرفتید, واکنش مردم یونان چه بود؟
هرکول افسانه بود اما من هستم. مردم یونان وقتی من را میدیدند میگفتند ما هرکول را قویترین اسطوره دنیا میدانیم اما تو از او هم قویتر هستی! البته من همه اینها را از لطف خداوند دارم.
باز هم به فکر شکستن رکورد هستید؟
خیلی سخت است. زدن رکورد کار سادهای نیست. رکورد 100 متر جهان شاید 20 سال یک بار شکسته شود و هر رشته دیگری هم همین طور است. آن هم نه فقط یک نفر بتواند رکورد بشکند اما درهر مسابقه از من شکستن رکورد میخواهند و طلا را فراموش کردهاند. در تمرینات واقعاً زحمت میکشیدم و اگر بتوانم رکورد میزنم اما قول نمیدهم.
و بازگشت ایوانف را چطور ارزیابی میکنید؟
واقعاً خوشحال هستم. من شاگرد این مربی هستم و موفقیتم را مدیون او هستم. امیدوارم با بازگشت این مربی دوباره به دوران طلایی وزنهبرداری ایران بازگردیم.
قرار بود قهرمان قرن جهان در رشته وزنهبرداری شوید؟
اگر رای میگرفتند صددرصد من انتخاب میشدم. چون مردم ایران بینهایت من را شرمنده کردند. اما فدراسیون جهانی نتوانست یک وزنهبردار را معرفی کند و 12 وزنهبردار برتر را انتخاب کرد.
میخواهید اولین نفری باشید که 3 طلای المپیک میگیرد؟
باید خدا کمکم کند. کار آسانی نیست اما با حمایت مردم این کار را انجام میدهم چون مردم از من توقع دارند.
چرا پیشنهاد 10 میلیون دلاری ترکیه را رد کردید؟
من برای ایران هستم و چطور میتوانم جایی که به آن تعلق ندارم را با پول عوض کنم. بهترین جا برای من همین ایران است و نمیتوانستم این کار را انجام دهم. بعد از مسابقات آتن هم یونانیها این پیشنهاد را دادند اما نمیتوانم قبول کنم. پول را چه کم و چه زیاد به دست میآورم اما چیزهایی در زندگی هست که پول نمیتواند جای آن را بگیرد. برای من وطن ارزش دارد, پول زیادی هم دردسر میآورد.
اکنون تامین هستید؟
خدا را شکر میکنم. حرف مقام معظم رهبری بعد از پیشنهاد ترکیه برایم خیلی ارزشمند بود و همین برایم اهمیت دارد. مردم هم هر کجا من را دیدند به خاطر رد پیشنهاد ترکیه دعایم کردند و اینها برایم ارزش دارد.
همه اینها قبول اما ارزش رضازاده آنقدر است که تا آخر عمر از نظر مالی بینیاز باشد, شما تقریباً از 10 میلیارد تومان گذشتید؟
نه من بلکه همه ورزشکاران باید تامین باشند. مثلاً بر خواه به خاطر کسب افتخار برای این مملکت دستش از آرنج شکست حالا دردهایی که کشیده است به کنار اما اگر نتواند وزنهبرداری را ادامه دهد ... واقعاً باید فکری کرد. من از دولت و سازمان تربیتبدنی میخواهم که قهرمانان خود را حمایت کنند.
درآمدتان چقدر است؟
زیاد نیست. بعد از طلای المپیک آتن 100 میلیون به من پرداخت کردند و با هدایایی که دادند نهایتاً 130 میلیون میشود. با این پول چه نوع سرمایهگذاری میتوانم انجام دهم.
اگر وزنهبردار نمیشدید چه شغلی را انتخاب میکردید؟
دوست داشتم معلم شوم. کار سخت اما جذابی است. اگر درس را بعد از دیپلم رها میکردم شغل آزاد را دوست داشتم.
فکر میکنم دانشجو هستید؟
بله, سال چهارم رشته تربیتبدنی. در اردوها درس میخوانم. شبهایی میشود که نمیخوابم و درس میخوانم. همه فکر میکنند رضازاده راحت زندگیمیکند. نه! من هم تا زحمت نکشم نمیتوانم موفق باشم. از یک طرف همه از من توقع دارند که رکوردم را حفظ کنم و ترقی دهم و از طرفی دیگر باید درسم را بخوانم و هیچکدام هم نباید عقب بیفتد.
مشکل است؟
مشکل که هست اما تلاشم را زیاد میکنم. من به این اعتقاد دارم که با تلاش هر کاری ممکن است.
چه نوع موسیقی را دوست دارید؟
فرقی نمیکند. پاپ, سنتی, همه نوع موسیقی را دوست دارم و گوش میدهم.
با سینما رابطه دارید؟
رابطه داشتم. شش هفت سال است که نمیتوانم بروم و منتظر میمانم تا فیلمها کاست شوند بعد ببینم. اما فیلمهای روز را سعی میکنم از دست ندهم.
هزینه زندگی شما چقدر است؟
نمیتوانم برآورد کنم. خانوادهخودم و پدر و مادرم هستند, خرج عدهای دیگر هم برعهده من است. نمیتوانم به طور دقیق بگویم.
شم اقتصادی دارید؟
پول درست و حسابی ندارم که شم اقتصادی داشته باشم. شم اقتصادی را فوتبالیستها دارند که هر سال 100 میلیون میگیرند.
واقعاً در مقابل فوتبالیستها 100 میلیون برای شما کم است.
من به خاطر پول طلا نگرفتم, خوشحالی مردم از پول باارزشتر است. اما برای سایر ورزشکارها و انگیزه بیشتر امیدوارم مجلس و دولت جدید راهکاری پیدا کنند.
شما جزو اولین نفراتی بودید که به بم رفتید. دلیلش چه بود؟
وظیفه. حادثه دلخراشی بود. باید کمک میکردم. ورزشکار شدیم که در همین روزها به درد مردم بخوریم. باید کاری میکردم و فقط وظیفهام را انجام دادم. اما اکنون دوست دارم باز هم به بم بروم تا ببینم مردم در آسایش هستند و اینکه چقدر کارهای بازسازی در آنجا پیشرفت کرده است.
اسپانسر شخصی دارید؟
بله, شرکت نفتی بهران. مگر روزنامهآسیا اسپانسر ندارد, هر صفحه اش را باز میکنیم آگهی دارد, شما چند اسپانسر دارید, من یک اسپانسر.
از داشتن اسپانسر راضی هستید؟
بله, دست مسوولان بهران درد نکند. خیلی به من لطف دارند و اسپانسر من هستند.
دوست دارید شرکت دیگر هم اسپانسر شما شود؟
فعلاً که نیست. اگر باشد بدم نمیآید.
چرا در تهران زندگی نمیکنید؟
وقت برای زندگی در تهران زیاد است. اردبیل را دوست دارم اما با این همه نصف سال را هم در تهران هستم.
قویترین مرد جهان در یک نگاه
نام: حسین
نام خانوادگی: رضازاده
متولد: 22/2/1357
محل تولد: اردبیل
وضعیت: متاهل
وضعیت تحصیل: دانشجو
افتخارات: 2 قهرمانی جوانان آسیا, 4 طلای بزرگسالان جهان, یک برنز آسیایی, یک طلای آسیایی, 4 طلای جهانی, 2 طلای المپیک, 2 بار بهترین ورزشکار جهان در رشته وزنهبرداری, رکورددار یک ضرب و دو ضرب جهان, 3 بار ورزشکار سال ایران.